fدو که روز کوتاهه / پاییز آخر راه
هندونه رو آوردی ؟ / جوجه هاتو شمردی ؟
زمستون میشه فردا / مبارک باشه یلدا !
.
.
همه لحظه های پایانی پاییزت ، پر از خش خش آرزوهای قشنگ
یلدا مبارک
.
.
در آغاز زمستان هرگز زمستانی مباد ، بهار آرزوهایت
یلدا مبارک
.
.
عمرتون صد شب یلدا / پولتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما / یادتون همیشه با ما
دل خوش باشه نصیبت / غم بمونه واسه فردا
.
.
شب یلدا عزیزِ هندوونه
اگر چه ترش و لیزه هندوونه
بهایش را چو پرسیدم ز یارو
بگفتا هیس !!! جیزه هندوونه
.
.
محفل آریایی تان طلایی ، دلهایتان دریایی
شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی
.
.
میان دوستان افتاده ای تک / رخت هندونه ز لطف عین پشمک !
برایت میزنم اینک پیامک / شب یلدای تو ای گل مبارک !
.
.
بلندای شب یلدای من باش / طلوع روشن فردای من باش
ولی فردا خدا داند کجایی / همین حالا همین حالای من باش
.
.
چند ساعت بیشتر به آخر پاییز نمونده ، جوجه هاتو شمردی ؟
.
.
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت
یلدایتان مبارک
.
.
.
Yalda yani :
“Y”ademan bashad ke zendegi
“A”nghadr kootah ast ke
“L”ezzate
“D”aghigheyi bishtar be ham
“A”ndishidan ra bayad jashn gereft
.
.
باور به نور و روشنایی است که شام تیره از دل شب یلدا ، جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
.
.
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی ، روزهایتان پر فروغ ، شبهایتان ستاره باران !
.
.
شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهار زندگانی است
شب یلدا ، شب فر و کیان است / نشان از سنت ایرانیان است
یلدا مبارک
.
.
شب یلد ا و وصف بی مثالش / خداوندا مخواه ، هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب / نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا مبارک
.
.
شب یلدا شب بزم و سرور است / شبی طولانی و غمها به دور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه / بساط خنده و شادی چه جوراست
.
.
تو دلداری چو من دیوونه داری / تو مجنونی چو من بی خونه داری
شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست / اگه تو یخچالت هندونه داری !
.
.
آری امشب شب یلدا است
شب فال
شب عشق
شب هندوانه
و شب آزادی و شب رهایی
چیزی به یادم نمی آید جز اینکه امشب شب تنهایی من است
یلدایت مبارک
.
.
من بلندای شب یلدا را / تا خود صبح شکیبا بودم
شب شوریده ی بی فردا را / با خیال تو به فردا کردم
چه شبی بود ! عجب زجری بود ! غم آن شب که شب یلدا بود
.
.
سهم من از شب یلدا شاید ، قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست
.
.
شب یلدا شد و رفتی و از غم خوانده ام / از این هجرت به آن شب گیسوان افشانده ام
گذشت اما هزاران شب از آن هجران و من / اسیر آن شب یلدای جانسوز مانده ام
.
.
امشب ، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم
.
.
شادی هایت به بلندای امشب و غم هایت به کوتاهی امروز
.
.
هیچ زمستانی ماندنی نیست حتی اگر همه شبهایش شب یلدا باشد
.
.
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر / زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق / رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق
.
.
قیمت پماد سوختگی شب چله خیلی خیلی بالا میره
اگه نگرفتی زود تر بخرش شاید هندوانه ای که گرفتی سفید در بیاد ، اون وقت لازمت میشه
.
.
گذشت پاییز ، آمد فصل سرما / سرآغازش شب زیبای یلدا
چه شبهای درازی دارد این فصل / یقین زلف سیاه گسیوی یلدا
در این فصل زمستان یکدلی به / محبت ، دوستی ، سیمای یلدا
شب یلدا عجب نیکو فتاده / به ماه دی که آید بوی یلدا
در ایام گذشته کرسی عشق / بپا بود از شب والای یلدا
به روی کرسی و سینی فراوان / عیان بود از صفا صد خوی یلدا
لحاف و منقل و آتش به خانه / نشسته دور هم ، همسوی یلدا
ز برف و داستان راه مانده / سخنها رفته از سرمای یلدا
ز سنجد ، آش کشک و قصه گفتن / بسی دریای قصه پای یلدا
ز نو رسمی بپا از بهر فردا / صفا و خرمی فردای یلدا
مبارک باد فصل برف و باران / به یمن نعمت دیمای یلدا
مقدم شکر ایزد کن به عالم / ز حاصل پر ثمر دارای یلدا
اول از همه سلام و خسته نباشید خدمت تمام دوستان گلم و بعد نویسنده های این وبلاگ عرض می کنم.
با توجه به اینکه تعداد نویسنده های وبلاگ رو به افزایش هست، لازم دونستم تا یه چارچوب کلی برای دوستامون بذارم که احیانا با مشکل روبرو نشیم.
1) درمورد نوع نوشتن و موضوعاتی که می تونید بنویسید، تنها محدودیتی که شما سروران من دارید اینه که "مطلب غیر اخلاقی نزنید." که می تونه به صورت گوناگونی باشه. در این صورت بدون اطلاع مطلبتون حذف خواهد شد.
2) مطالبتون باید فاقد لوگو و تبلیغات باشه. (لوگوی خودتون استثناست و اشکالی نداره)
3) برای عضو گیری فعلا محدودیتی نداریم و حتی شما می تونید از دوستای خودتون برای نویسندگی دعوت کنین.
4) رنگ و سایز مطالبتون اگه سفید و با اندازه 3 باشه، مناسب تره (اختیاری)
5) گذاشتن بیش از یک پست در یک روز ممنوعه (برای راحتی کارتون می تونید از گزینه "ارسال در آینده" استفاده کنین.)
6) فاصله زمانی پستاتون حداکثر باید دو هفته باشه.
7) هرجا که احساس کردین که وب مشکلی داره (قالب، لینک ها و ....) حتما به من اطلاع بدین.
موفق و پیروز باشید.
منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم.
الهی…
الهیآواره ی این دنیای رنگارنگت شده ام…دنیایی که جایگاه ما ولی از ما نیست…
الهی… نمی دانم چه سود است از این آمدن و رفتن بی حاصل ما…ولی این را خوب می دانم که رحمت تو بی حکمت نیست…صبری شاید ما را…
الهی… ما را به حال خود وامگذار که ریشه ی تنهایی ما را تا ابد در این دیار غربت زمین گیر کند..بنمای خانه ام را..تا لحظه ای در آن بیاسایم…جانی
تازه کنم..نفسی بکشم…خانه ی من کجاست..کجاست…
عشق مثل آبه...
می تونی توی دستات قایمش کنی، اما آخرش یه روز دستتو وا می کنی می بینی نیست!
قطره قطره چکیده بی اینکه بفهمی..
فقط احساس می کنی کمی دستات نمناکن. این همون رطوبت خاطره هاست که بر جای مونده
سکوت کردم
وقتی همه دنیا پس زد مرا
لبخند زدم به 21 دسامبر 2012
در تقویم
دو ر می فا سل لا سی
این تنها موسیقی است که میشناسم
این روز ها...
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا،
دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را...
این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی!
باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!
سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش...
شروع میکنی به خرج کردنشان!
توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی
توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد
برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی یک با من میمانی؟
بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی... به مخزدن به اعتماد آدمها!
سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری...
اما بگذار به سن تو برسند!
بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند
غریب است دوست داشتن.
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر.
تقصیر از ما نیست؛
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند!
sh